مسافر خسته ی من ، بار سفر رو بسته بود
تو خلوت آیینه ها ، به انتظار نشسته بود
میخواست که از اینجا بره ، اما نمیدونست کجا
دلش پر از گلایه بود ، ولی نمیدونست چرا
دفتر خاطراتشو ، رو طاقچه جا گذاشت و رفت
عکسای یادگاریشو ، برای ما گذاشت و رفت
دل که به جاده میسپرد ، کسی اونو صدا نکرد
نگاه عاشقونه ای ، برای اون دعا نکرد
حالا دیگه تو غربتش ، ستاره سر نمیزنه
تو لحظه های بی کسیش ، پرنده پر نمیزنده
با کوله بار خستگی ، تو جاده های خاطره
مسافر خسته ی من ، یه عمره که مسافره
***********************
آهنگ : مسافر
شعر : نیلوفر لاری پور
خواننده : شادمهر عقیلی
|